نتایج جستجو برای عبارت :

دنبال بودن

دنبال کوچیک ترین چیزم برای گلاویز شدن بهش!
دنبال کوچیک ترین بهونه برای فرار و تنها بودن!
من هیچ وقت یاد نگرفتم حال خودم رو،خودم خوب کنم.
منتظرم انگار یه جایی سوت بزنن و بگن که شروع شده ولی نمیدونم چی!
چی قراره شروع بشه؟کجا قراره بریم؟چی رو دارم هدر میدم؟
بهترین روز های ۲۲ سالگی رو!
محدودیم!مجبوریم!
کاش میشد تنهایی رفت به سفر!
چهره ی آدمارو نگاه میکنم.همشون حیرون و سرگردون دنبال تروفی های این بازی لعنتی هستن.دخترا همشون دنبال اون پسری که قوی تر و قدرتمند تره و پسرا دنبال دختری که کول تره و خوشگل تر.دیگه هیچکس از همسن و سالای من دنبال ساختن نیستن.شاید چون ما تربیت شده ی پدرومادر هایی هستیم که همیشه ناکام بودن و تمام به دست نیاوردن هارو گره زدن فرو کردن تو مغزما!
خسته ام از این بازی.نمیخوام جزیی ازش باشم...
یک عمر دنبال دلیل گشتمچرخیدم
دور زدم
با خودم اندیشیدم
ولی
غافل از اینکه برای شاد بودن زیاد نباید دنبال دلیل باشی
همین لحظه و همینجا می تونی شاد باشی
می تونی امیدوار باشی
فقط به دور و بر نگاه کن
هزار و یک دلیل میشه پیدا کرد برای شاد بودن
و هزار و یک دلیل هم برای ناراحت و غمگین بودن
اینکه تو به کدوم تمرکز می کنی
اینکه من در بدترین شرایط قابل تصور زندگی می کنم
حرفیه که هر کسی در هر زمانی برای هر نقطه ای از دنیا می تونه بزنه و مصداق هاشو پیدا کنه
اما
میگه که : فتقطعوا امرهم بینهم زبرا
              کل حزب بما لدیهم فرحون
و من به این فک می‌کنم که فرح بودن ما معنیش این نیست که داریم راه درستی رو می‌ریم. و تازه بعدش هم میگه فذرهم فی غمرتهم حتی حین. یعنی بذار خوش باشن... 
اینروزا خیلی حس می‌کنم مردم معیار "خوب" بودنشون "خوش" بودن شده. حتی خود منم از این مردم مستثنی نیستم. باید دنبال چیز دیگه‌ای بگردم. 
بعدش میگه : ایحسبون انما نمدّهم به من مال و بنین
                   نسارع لهم فی‌الخیرات
             
به یه چیزی تو زندگیم رسیدم و اونم اینه که اگه دنبال این باشی که اصلا خطایی نکنی اتفاقا خیلی بیشتر هم خطا میکنی
این به این معنی نیست که دنبال اصلاح خطای خودمون نباشیم،به کلمه اصلا توی متن دقت کنید دارم میگم اگه دنبال این باشیم که اصلا خطا نکنیم اتفاقا خیلی بیشتر خطا میکنیم این با دنبال اصلاح خطای خود بودن فرق داره.
چرب بودن مو عارضه‌ای است که خانم‌های بسیاری از آن گلایه دارند، اما با چند ترفند خانگی می‌توانید از شر چربی مو خلاص شوید.



به گزارش : بسیاری از خانم ها از چرب بودن و به دنبال آن کم پشتی موهایشان گلایه دارند و چرب بودن پوست سر برای آنها عوارضی چون خارش پوست سر، شوره و کثیف به نظر رسیدن موها را به دنبال دارد.
ادامه مطلب
یک چیزهایی تجسم انسان بودن است. مثل لحظه‌ای که به غذا خوردن نیازمند می‌شوی. مثل نیازی که به دیگری پیدا می‌کنی.یک چیزهایی تجسم انسان بودن است مثل وقتی که کلمه‌ها توی سرت خودشان را به این سو و آن سو می‌زنند، به دنبال راهی برای خلاص شدن.یک چیزهایی تجسم انسان بودن است مثل آن حجم کریه ادرار و مدفوعی که روزی چند بار می‌بینی که از تو دفع می‌شود. مثل دسته مویی که می‌ریزد. مثل رشته موهایی که سرخ می‌شوند، زرد می‌شوند، سفید می‌شوند. مثل بدنی که بو م
یک.
لا جبر و لا تفویض بل امر بین الأمرین
دو.
ما اصولاً اختیار گریزیم چون اختیار ما محل تلاقی بحر شر است و خیر، مرج البحرین یلتقیان.
ما به دنبال جبریم تا خود را از این اثنینیت نجات دهیم!
جنبه ضرورت ما، جنبه الهی ماست و جنبه تفویضی ما، جنبه حیرت و امکان و لا مرجح بودن!
سه.
استخاره می‌گیریم تا از این اختیار سر باز زنیم و بر آستان الهی سر بساییم و به حکم او تن دهیم و گاه حکم عقل را قبول نمی‌کنیم و دنبال استخاره‌ایم!
چهار.
ما را به جبر هم که شده سر به ر
 
دنبال کنندگان گرامی ، برای ضایع نشدن ، و دنبال متقابل ، یا عدم ثبت آدرس نزنید!!! 
و یا اگر میزنید! حداقل کامنتی بگذارید! 
ولله که نمی توان شما را دنبال کرد! چون هیچ راهی باز نیست. 
امکان اضافه شدن میسر نیست. خودتان میدانید دیگر چه به توضیح و طول و تفسیر!! 
 
ولله راهی باز نیست. 
ممکنه عزیزانی قصدشون از نمایش جعبه دنبال کنندگان، فقط نمایش دکمه دنبال کردن باشه که با این کار شما 20 نفر رو لینک می کنی بعلاوه این که لود تصاویر اونها هم کمی زمان می بره. حتّی اگه تصویر هم مخفی بشه باز این فرآیند شکل می گیره!
خب این آموزش برای عزیزانی هست که تمایل دارن جعبه دنبال کنندگان رو غیرفعال کنن و فقط یه لینک برای مخاطب توی منو قرار بدن که اگه دوست داشت، با کلیک روی اون جزو دنبال کننده های شما بشه.
ادامه مطلب
چند روز پیش یه پسری تو اینستاگرام پیام داد. یکی دو روز چت کردیم. از این پسرای جهادی که این روزها هم داره ضدعفونی کردن معابر رو انجام میده. بهش خسته نباشید گفتم.
وسط چت بهش گفتم داداشی. گفت
منو دوستت بدون سپاس
آقایون خب چرا انقدر تابلو مخالفت میکنید با داداش بودن؟ مگه بده؟
 
+ دکمه دنبال کردن رو اضافه کردم که راحت تر بتونید دنبال کنید دوستان
 
دنیارو چه رنگی می بینید؟
آدم هاش رو چطور؟ خاکستری؟ سفید؟ سیاه؟ یا صورتی کالباسی؟
همه دنبال یه آدم خوش رنگ هستیم و اما دریغ از یه نفر!
گاهی یک رو پیدا می کنیم و فکر می کنیم این اون رنگ دوست داشتنی منه اما چند وقت بعدش رفتاری ازش می بینیم که باعث میشه یه برچسب دورویی بهش بزنیم و هر جا دیدیمش راهمونو کج کنیم...
تمام عمر دنبال آدم یه رنگ ولی انگار همشونو چنگیز مغول گردن زده!
 
آدم ها تو شرایط مختلف رفتارهای مختلفی دارن و یه وقت خجالتی و یه وقت پر رو
سلام 
پسری 25 ساله هستم و از خودم و انتظاراتم میگم و میخوام ببینم چه طوری باید کسی رو با این ویژگی هایی که میخوام پیدا کنم؟ خیلی وقت گیره که بخوام 1000 جا خواستگاری کنم تا چنین آدمی رو پیدا کنم، و این که ازدواج مهم ترین انتخاب هر فرد توی زندگیشه.
ورزشکارم و دان 3 کیک بوکسینگ و البته دارای قهرمانی، صاحب یه کسب و کار دامپروری و شیلات هستم و توی بورس هم معامله میکنم و شغلم باعث نمیشه تا در کنار همسرم نباشم، مذهبی هستم و نماز جماعت رو هرگز ترک نمیکنم ت
من دنبال حسّ خوب میگشتم. حالا نه. دنبال تو میگردم. 
و تو خیلی خالص‌تر و واضح‌تر و اصیل‌تر از اونی که لازم باشه حسّ خوب رو تعبیر به تو کنیم یا بالعکس، یا دنبال هدفی پشتِ تو بگردیم که سمت تو اومدن مارو به اون نزدیک کنه، و نگامون سمت هر چیز دیگه‌ای باشه و زیر چشمی تو رو هم بپّایم که مثلا حواسمون باهاته...
سلام
حال و احوال؟کیفتون کوکه؟
خب آخرین پستم قبل امروز مربوط میشد به چهارماه قبل وقتی میخواستم برم پادگان.
اون مرحله از زندگیم هم تموم شد رسما و کارت پایان خدمتمو پریروز گرفتم بالاخره :|
رفتم پادگان و کلی هم برا بچه ها شیرینی خریدم و شام املت دادم بهشون :)))
کادریا از همشون پرتوقع تر بودن جز فرماندمون که کلا قبول نکرد.
بعدم سر یه موضوعی یه کادری نگهم داشت گفت نرو...
من ی روز بخاطرش موندم ولی حل نشد و خودم زدم بیرون :| الله اعلم
بعدش هم به مدت یکی دوم
امروز تنها بودم.هیچ اسنرسی نداشتم.
گفتم خوبه بشینم چیزهایی را از آنها لذت می برم،بنویسم.
نشستم فکر کردم و فکر کردم.....
۱- از با دوستانم بودن لذت می برم....
۲-از با فرزندانم بودن لذت می برم.....
۳-از با همسرم بودن لذت می برم.....
۴_از با پدر و مادرم بودن لذت می برم....
۵- از با خواهرم بودن....
۶-با برادرم بودن....
۷-با خواهرزاده هام بودن....
۸-با پدر و مادر شوهرم بودن....
۹-با خواهرشوهرهایم بودن....
۱۰-با بچه های خواهرشوهر ها بودن....
۱۱-با برادرشور و جاری بودن....
۱۲-در
از نامش پیداست جمهوری اسلامی؛ یعنی جمهوری مال اسلام است و اسلام هم که مال روحانیت است. پس مردم در کاری که به ایشان ربطی ندارد دخالت نکنند. اگر عرضه دارند قیام کنند، بعد از آن هر چه می‌خواهند شیخ فضل الله نوری اعدام کنند، تا خودشان هم باور کنند حقوق بشر شعاریست بیرون قدرت. و آن گاه که نوبت به هرج و مرج برسد، چکمه‌های یک قدرت مرکزی مقتدر را بوسه بزنند و برای آن که آدم کمتر قربانی شود، گوسفند پرورش دهند. آزادیشان را بدهند تا در امان باشند، تا امن
یاعلی سرفصل خوب درعبادت بودن است/عشق حیدرمعنی آن باولایت بودن است/گشته آغاز پرستش باعلی و مصطفی/شیعه راگویم که بااو درسعادت بودن است/کیست مانندولایت ریشه دین مبین/سروقامت مثل حیدردرشجاعت بودن است/یاوران حضرت او قله های افتخار/رمزاسلام محمدبا بصیرت بودن است/حامی خوب علی شدمثل زهراو حسین/کربلاقاموس دینی درصلابت بودن است/رهبرم سیدعلی راهست تیغ ذوالفقار/چون سلیمانی برایش درارادت بودن است/میرسدکم کم ظهور مهدی صاحب زمان/مسلمین آنجا زمان باش
به نام نامی الله
بودن‌هایم در میان کوهی از نبودن‌ها گم شد، ناپیدایی که سخت پیدا می‌شود.
به دنبال ارزش بودن راهی ناهموار را برای رسیدن شروع کردم، اما در آخر جایی
برایش نیافتم.
ناامید و نالایق، با سری افتاده از شرم حضور با کوله‌باری از غم‌های بیشتر شده
راه برگشت در پیش گرفتم، اما انگار در تقدیرم برگشت نقاشی نشده بود. جایی
را که آخر راه با چشم‌های خسته می‌پنداشتم،فریبی از جنس خطای قلبی‌ام بود
که اگر به عقب برمی‌گشتم خطایی بزرگ‌تر را به دو
حدود 2 ساعت درباره‌ی این حرف زده بودیم که «تو با من حرف نمی‌زنی و بهم اهمیت نمی‌دی! فقط دنبال لاس زدنی و من این مدل رابطه رو نمی‌خوام!» گفته بودم که بالاخره بعد از 4 سال تنها شدیم؛ بعد از 20 ثانیه روی تخت بودن از من خواست که تاپم را دربیاورم! واقعا اگر جای او بودم در خیابان پشت بوته‌ها قایم می‌شدم، نه اینکه لبخند بزنم و به نشانه‌ی سلام سرم را تکان بدهم! البته ماجرا به همینجا ختم نمی‌شود و بعد از عوض کردن عکس پروفایلم در تلگرم، دوباره پیام د
در یک شب تاریک مردی در پیاده رو خیابانی پای تیر چراغ برق دنبال چیزی می گشت. رهگذری او را دید و پرسید: دنبال چه می گردی؟ مرد گفت: دنبال دسته کلیدم می گردم. رهگذر پرسید: آن را اینجا گم کردی؟ مرد گفت: نه، فکر می کنم چند قدمی عقب تر، از دستم افتاده باشد. رهگذر پرسید: پس چرا اینجا دنبال آن می گردی؟ مرد گفت: چون اینجا نور بیشتر است.
خسته‌ام...
الان که دارم این متن را می‌نویسم تو گویی کوهی همچون دماوند بر دوش می‌کشم...
 
آن‌قدر خسته که می‌خواهم برای چند ثانیه هم که شده از درون و بیرون خالی باشم. چه کنم که این آرزو خیلی دور از دسترس به نظر میرسد...
آرزویِ رهایی برای چند ثانیه...خوشحالم که هنوز طعم رها بودن را فراموش نکرده‌ام...
اما دل‌لرزان... نکند روزی بیاید که رهایی گم شود در میان گمشده‌هایم.... 
از چه خسته شده‌ام؟!از نبودن‌هایت؟!... از بودن‌هایِ موقت؟!... از شادی‌هایِ موق
روزی نیم ساعت پیاده روی کنید. برای انرژی مثبت بودن، این روش عالی است.
-یک قضیه را حتی بی ارزش و کوچک ، انقدر در بوق و کرنا نکنیم. مسائل مهم، برای شما مهم باشد. مسائل کوچک را کوچک برخورد کنید. سعی کنید درباره مسائل کوچک با دیگران صحبت نکنید.
-همواره خرق عادت کنید!‌ خرق عادت کردن یعنی آن که به دنبال چیزهایی برای خواندن و تماشا کردن باشید که در زندگی تان تا حالا سابقه نداشته است.
- کارهایی که شادی آفرین نیستند را بدون رودربایستی کنار بگذارید.
برای ا
گاهی زندگی، مجال نمی دهد. گاهی محال است که مجال زندگی نمی دهد.   اگر از نقطه ای که تفاوت ظاهری مجال و محال است، بگذریم به دو راهی افکار می رسیم".  بودن" وقتی میسّر است  که باید و نباید رنگ ببازد و هرچه می ماند، صرفاً و  صرفاً موجودیت، " بودن " در معنای حقیقی باشد.  در غیر اینصورت " بودن " و " نبودن " در یک کفه ی ترازو قرار می گیرد.  
اگر "بودن " منوط به "نبودن " است.  هر عقل سلیمی می داند که "نبودن " بهتر از"بودن " است.  اگر" بودن " منوط به " بودن " است.  حافظ می
به گزارش سایت تفریحی چفچفک برگرفته از هنر زندگی :  شستن واژن مهمترین مسئله در سلامت و بهداشت بانوان است. دستگاه تناسلی زنانه به‌خاطر بافت و شرایط خاصی که دارد، بسیار حساس می‌باشد. اکثر بانوان از بوی بد پایین تنه خود گله می‌کنند و به دنبال راهکاری برای از بین بردن بوی بد آن هستند. البته توجه کنید که نباید دنبال معطر و خوش‌ بو بودن واژن باشید، اما باید تلاش کنید تا با رعایت بهداشت، واژن را متعادل نگه دارید.
ادامه مطلب
مامان و بابام بچه هارو سپردن به من و گفتن ببرشون پارک
من
خلاصه توی رودربایستی با مامان و بابا و خانم و آقای مهمون گیر کردمو بردمشون.
توی فروشگاه که نمیگم چه آبرو ریزی شد:) رقصشونو هم نمیگم.
 
توی جاده هم هی میگفتم بچه ها سریع بدوید رد بشیم. 
اونا هم مثل حلزون رد میشدن‌.
 
خلاصه توی پارکم نمیگم که با یکی بزرگتر از خودشون دعوا کردن و نمی گم کلی خسته‌ام کردن.
 
خوش گذشت، خوب بود، ولی من دیگه توبه کردم از بچه بردن به پارک
 
 
دنبال اردک ها کرده بودن،
چه رفتن ها که می ارزد به بودن های پوشالیچه آغوشی؟!چه امیدی به این احساس تو خالی؟!
کبوتر با کبوتر مانده اما از سر اجبار!
در این دنیای تو در تو ، تو دیگر از چه می نالی؟!
یکی را دوستش داری که او دنبال غیر از توست
کجا دیدی جهانی را به این شوریده احوالی؟!
کلاغ آخر قصه هنوزم مانده در راهست!
برای آخری زیبا،دگر پیدا چه تمثالی؟!
بمان تنها که تنهایی به این تن ها شرف دارد...
چه رفتن ها که می ارزد به بودن های پوشالی ...!
گاهی گرفتاری هم چیز خوبیست درد سر  هم چیز خوبیست، از سر صبح تا بوق شب دنبال بدبختی بودن هم چیز خوبیست...
غصه بدهی داشتن، وام خواستن، خرج خانه دادن، در سرما و در گرما از این خیابان به آن خیابان پرسه زدن، دنبال کار گشتن...
گاهی تمام این ها خوب است باید قدرشان را دانست، لااقل باعث می شود کمی کمتر به بعضی ها  فکر کنیم، باعث می شود گاهی یادمان برود که چقدر دوستشان داریم ...
سلام،روز جدیده،روز خوبی داشته باشید
من اومدم یه دو کلوم حرف با شما بزنم
اول:دوستان،تبلیغ نکنید.من قول میدم امروز یک قسمت کاملا مجزا برای تبلیغات شما درست کنم
دوم:از همه اون هایی که وبلاگ من رو دنبال کردن خیلی ممنونم.چون اولین دنبال کنندگان بودن،من تبلیغات رایگان براشون تو قسمت تبلیغات میزنم.
سوم:از جناب محمد صدرا عبدلعلی زاده خیلی ممنونم که تبلیغ اینجارو داخل وبشون کردن.برای اینکه جبران بشه،هم اینجا تبلیغشون میکنم هم تو قسمت تبلیغات.اونم
زن بودن در جهان مردسالار کار دشواری است ولی زن بودن در جامعه ی ایرانی به نظر دشوار تر می آید. جامعه ای که پُر است از ما مردان بلاتکلیف...زندگی در کنار ما مردانی که همه چیز را با هم میخواهیم خود نوعی خشونت است.پدران ما از مادرانمان تنها خانم خانه بودن را می خواستند. آنها
ادامه مطلب
ما میخوایم ازاد باشیم
ولی خب ازاد بودن یعنی چی
هیچوقت نمیشینیم معنیش کنیم یعنی چی
وقتی بتونیم داد بزنیم یعنی ازادیم
وقتی بتونیم لخت بریم یعنی ازادیم
وقتی بتونیم 
ما روش هایی که انتخاب میکنیم درسته
اما در عمل کارهای اشتباهی میکنیم
در واقع همه کارهایی که تو رو به سمت خودت بودن میبره یعنی ازاد بودن
اما چی؟
لخت بودن؟
لخت بودن انتخاب خودته یا بقیه انقدر تبلیغ کردن فکر میکنی لخت بودن انتخاب خودته؟
ازادی یعنی خودت بودن
منتهی چند  نفر از اونایی که
در زمان‌های نه چندان دور در جلسات خواستگاری اول از  همه از محاسن اخلاقی و تحصیلات  داماد سخن می‌گفتند و بعد به سراغ پول و خانه می‌رفتند اما حالا از ثروت و خانه می‌پرسند و بعد به سراغ خلقیات خواستگار محترم می‌روند
جامعه ایران عوض شده است انسانیت توسط پول دفن شده است چه بسا پدر مادرهایی که آرزو داشتن فرزندانشان تحصیل کرده و مهندس دکتر و...شوند
جامعه ای که در آن پول مردم و معلمان بالا کشیده میشود تنها یک نظر دارد اونم  اینکه نظر مردم مهم نیست
نمی‌دانم این جمله را کجا و از چه کسی شنیدم، که «دنبال کردن وقایعی که آدم کنترلی بر روی آنها ندارد، اعتیادآور است».
این اعتیاد، می‌تواند در قالب دیدن سریال باشد، خواندن رمان، دنبال کردن وقایع زندگی اشخاص آشنا یا غریبه (از طریق یک آشنای مشترک، یا کانال/پیج شخصی)، یا حتی احوالات مریضی مانند نگاه کردن به پنجرۀ همسایه یا گوش دادن به مکالمات تلفنی دیگران. 
آدمیزاد علاقۀ زیادی به «در جریان بودن» دارد، حالا اینکه آن جریان به او ربطی داشته باشد
نمی‌دانم این جمله را کجا و از چه کسی شنیدم، که «دنبال کردن وقایعی که آدم کنترلی بر روی آنها ندارد، اعتیادآور است».
این اعتیاد، می‌تواند در قالب دیدن سریال باشد، خواندن زمان، دنبال کردن وقایع زندگی اشخاص آشنا یا غریبه (از طریق یک آشنای مشترک، یا کانال/پیج شخصی)، یا حتی احوالات مریضی مانند نگاه کردن به پنجرۀ همسایه یا گوش دادن به مکالمات تلفنی دیگران. 
آدمیزاد علاقۀ زیادی به «در جریان بودن» دارد، حالا اینکه آن جریان به او ربطی داشته باشد
آخرین بار این‌قدر باران شدید بود که نمی‌شد جایی را دید. تمام بعدازظهر را منتظرت بودم که شاید بتوانم چند کلمه با تو حرف بزنم. آخر شب بالاخره آمدی و همان چند جمله و همان نگاه‌های کوتاه چند هفته‌ام را به هم ریخت.تمام آرزوها، تمام دل‌خوشی‌ها و تمام حس‌ها را با تو دفن کرده‌ام. حس می‌کنم مرده‌ام. آمده‌ام اینجا تا شاید کلمه‌ها مثل ضربه‌های پیاپی تیشه زمین را بشکافند. دنبال تو نمی‌گردم. دنبال خودم می‌گردم؛ دنبال کسی که مرد، دنبال کسی که گم ش
داشتم دنبال فروم ها و سایت های پرسش و پاسخ ایرانی میگشتم
برای کارهای سئو از این سایت ها کمک میگیریم
وارد مباحث تخصصی قضیه نمیشم
 
خوردم به یک تعداد بالایی سایت که از بین رفتن!
سایت هایی که قبلا بالا بودن، کار کردن، حتی سئو کردن و دیگه نیستن
 
حس بدی گرفتم
بی ارزشی ایده ها
بی ارزشی رویاها
 
چقدر فکر و حرف و کار و ... پشتشون بوده و الان...
 
دلم میخواد از افراد پشت تک تک این سایت ها باخبر بشم
چیکار میکنن؟
چیکار کردن؟
چی شد که سایتشون رو ول کردن؟
این ت
زن بودن در جهان مردسالار کار دشواری است ولی زن بودن در جامعه ی ایرانی به نظر دشوار تر می آید. جامعه ای که پُر است از ما مردان بلاتکلیف...زندگی در کنار ما مردانی که همه چیز را با هم میخواهیم خود نوعی خشونت است.پدران ما از مادرانمان تنها خانم خانه بودن را می خواستند. آنها دوست داشتند
ادامه مطلب
مرا تهدید نمودند به جرم زن بودن                                  که ناتوان و ضعیف و کم طاقت بودن
مرا به طبخ در آشپزخانه به جارو                                    شستن کهنه کودک تمجید نمودن
که تو زن هستی و همچون ریگی کوچک                          درون رود می چرخی بی هویت بودن
که زن را ناتوان است در امر مدیری                                  که ریگ را در رودخانه سرگردان بودن  
که دنیا بهر زن چشم طمع داشت                                   به سرکوب کردن زن در خانه نمودن
خی
کارل توی انیمیشن UP یادتون میاد؟
این ادم رو یادتونه؟


صابخونه من دقیقا این شکلیه!
هم چهره ش، اخمش، عینکش، ابروهاش،
هم در میزان عنق و بداخلاق بودن
هم غرغرو بودن
هم در نحوه حرص خوردن و گاها سر به سر گذاشتن ملت
هم در میزان بی توجهی به کل دولت
هم در میزان مهربانی و دلسوزی
هم در میزان سن بالا
هم نحوه کشیدن عصاش دنبال خودش 
هم در میزان لجوج بودن و بی حوصلگی
فکر کنم ته مخم دوست داشتم یه روزی با کارل توی این فیلم زندگی کنم که برام اتفاق افتاده.
دانلود آهنگ سامان جلیلی دنبال من نگرد
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * دنبال من نگرد * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , سامان جلیلی باشید.
دانلود آهنگ سامان جلیلی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Saman Jalili called Donbale Man Nagard With online playback , text and the best quality in mediac
از چی بگم برات منم یه کوه درد واسم چیزی نموند شدم یه دوره گرد ....دنبال من نگرد دنبال من نگرد ....یه روزی میرسه خدا خدا کنی برای دیدنم فقط دع
امکانی در پنل بیان وجود داره بنام فهرست دنبال کنندگان، بنده یکی از مخالفان سرسخت این امکان بوده و هستم. تنها هم مختص به این سرویس نیست، در هر جایی که این امکان باشه حس خوبی نسبت بهش ندارم.
اوّلین دلیل سرکش شدن و یا تضعیف روحیه نویسنده هست. شاید خیلی ها متوجّه این نکته نشن امّا تعداد دنبال کننده های اونها چه کم و چه زیاد، روی رفتار اونها تاثیرات منفی گذاشته که شاید خودشون هم باخبر نباشن.
دوّمین دلیل به وجود اومدن فضای تبادلی برای دنبال کردن و د
به دلیل بازدید کم وبلاگ پاک خواهد شد وب جدید : (کلیک)
یه وبلاگ جدید زدم با آدرس قبلی هر کی خواست خوشش اومد میتونه دنبال کنه
فقط خواهشا اگه نمیخونید الکی دنبال نزنید ، وقتی یه وبو دنبال میکنید یعنی میخونینش و لطفا براش کامنت بزارید و لایک کنید
دوستای واقعی منتظرتون هستم
اونایی هم که خیلی وقته میشناسمشون لغو دنبال میزنم با وب جدید دنبال میکنم از اونجا هم پیدام میکنینش 
دوستانی که دنبال میزنین ولی مطالبو نمیخونین ، ممکنه به دو دلیل باشه : یا وق
تکست ترانه و متن آهنگ سامان جلیلی به نام دنبال من نگرد
در این بخش ترانه دنبال من نگرد با صدای سامان جلیلی را آماده کرده ایم. تمام کارهای این آهنگ از جمله ترانه سرایی آن به عهده سامان جلیل بوده است.
ترانه, موزیک و تنظیم: سامان جلیلی
 Saman Jalili – Donbale Man Nagard
متن آهنگ دنبال من نگرد سامان جلیلی
از چی بگم برات منم یه کوه درد واسم چیزی نموند شدم یه دوره گرددنبال من نگرد دنبال من نگرد ...یه روزی میرسه خدا خدا کنی برای دیدنم فقط دعا کنیدنبال من نگرد دنبال
اینکه زنی به دنبال حقوق خودش باشه، لزوما به معنی برابری خواهی اون زن نیست. قبلا گفته م و باز هم میگم. وقتی برای برابری تلاش میکنی، همونقدر که دنبال پس گرفتن حقتی، باید دنبال پس دادن حقی که مال تو نبوده هم باشی. من فکر میکنم این چیزیه که اصالت مبارزه ت رو نشون میده، آدم های بیشتری رو باهات همراه میکنه، و شانس بیشتری برای پیروزی بهت میده.
+ روزتون برابر :)
یک چیزهایی تجسم انسان بودن است. مثل لحظه‌ای که به غذا خوردن نیازمند می‌شوی. مثل نیازی که به دیگری پیدا می‌کنی...
یک چیزهایی تجسم انسان بودن است مثل وقتی که کلمه‌ها توی سرت خودشان را به این سو و آن سو می‌زنند، به دنبال راهی برای خلاص شدن.
یک چیزهایی تجسم انسان بودن است. مثل دسته مویی که می‌ریزد. مثل رشته موهایی که سرخ می‌شوند، زرد می‌شوند، سفید می‌شوند. مثل بدنی که بو می‌کند. اعضایی که تحلیل می‌روند. تنی که پیر می‌شود. دستی که می‌لرزد. قلب
با عرض سلام خدمت همگی
یکی از خانم ها که تا به حال اهل آرایش نبودن، سوال پرسیده بودن که آیا آرایش کنن یا خیر؟، کاری به سوال ایشون ندارم ...
بعضی ها در جواب گفته بودن هر جور دوست داری، هر جور میلت میکشه، با هر چی عشق میکنی ...، سوالم این جاست؛ 
به نظرتون اصلا دنبال کردن امیال و دوست داشتنی هامون کار درستیه؟، به هر قیمتی؟، آیا واقعا این طوری آدم خوشبخت میشه؟، اصلا یه نفر که خدا و آخرت رو قبول داشته باشه یا حداقل احتمالش رو بده، میتونه این جوری زند
در زمان‌های نه چندان دور در جلسات خواستگاری اول از  همه از محاسن اخلاقی و تحصیلات  داماد سخن می‌گفتند و بعد به سراغ پول و خانه می‌رفتند اما حالا از ثروت و خانه می‌پرسند و بعد به سراغ خلقیات خواستگار محترم می‌روند
جامعه ایران عوض شده است انسانیت توسط پول دفن شده است چه بسا پدر مادرهایی که آرزو داشتن فرزندانشان تحصیل کرده و مهندس دکتر و...شوند
جامعه ای که در آن پول مردم و معلمان بالا کشیده میشود تنها یک نظر دارد اونم  اینکه نظر مردم مهم نیست
من از قوی بودن میترسم!از آن جنس قوی بودن ها که در ذهن اتفاق نمی افتد… که فقط تظاهر است، نمایش قدرت است…از آن ها که وقتی کسی غمی دارد، سکوت می کند، معمولی رفتار می کند، لبخند می زند تا به همه نشان دهد که محکم است اما در حقیقت آنقدر به گذشته فکر می کند که امیدهایش زیر خروارها حسرت دفن می شوند، و احساس زنده بودن را از خودش می گیرد …قوی بودن، خودسانسوری نیست سکوت نیست…گریه کن !فریاد بزن به در و دیوار مشت بکوب دلت را خالی کناما بعدش روی پاهایت
فصل 2
یکمرتبه کله ام به کار افتاد و فهمیدم چرا جاش آن شکلی لابه لای سنگ قبر ها می دود و جاخالی می دهد.دنبالش کرده بودند. کسی...یا چیزی...دنبالش بود. با ترس و احتیاط چند قدم دیگر به طرف جاش برداشتم و وقتی دیدم که دولا شد،جهتش را عوض کرد و در حال دویدن دست هایش را از هم باز کرد،تازه فهمیدم که پاک عوضی گرفته ام. کسی دنبال جاش نمیدوید،جاش دنبال کسی می دوید. دنبال پتی. خیلی خب،قبول دارم.گاهی وقتا قوه ی تخیل من زیادی کار می کند.خب،وقتی آدم میبیند یک نفر ای
اگه یه روز همه ی دنبال‌کننده های این وبلاگ رو حذف کردم و اونایی که دنبال می‌کنم رو هم دیگه دنبال نکردم (و احیانا آدرس رو هم عوض کردم)، به بزرگی خودتون و وبلاگاتون ببخشید. مشکل از شما نبوده. من به اینجا پناه آوردم(!) و اگه حس کنم حریمم داره حفظ نمی‌شه یا آزادی عمل حداقلی رو ندارم، هر طوری شده برش می‌گردونم. اگه بازم براتون سوال شد که چرا این کارو می‌کنم بیاین براتون توضیح بدم. حوصله جمله بندیش رو ندارم الان بنویسم.
من بالاخره بعد ۵ روز میت بودن میخوام فردا درس بخونم. میشه بجای اینکه بهم بگید خاک تو سرت بهم بگید که امیدی هست که ساوجبلاغ سفلی قبول نشم؟ :)))))))
+ یکی از اینکه پنج روز درس نخوندم ناراحت شد قطع دنبال کرد :))) شایدم چون مریض بودم :|| باباااااااا حاجیییییی شاید باورتتتتت نشههههه ولیییییی مریضییییییییییی مجازیییییی منتقلللل نمیشههههه:|||
دیشب اول از پل با موبایلم عکس گرفتم و بعد دیدم نیاز دارم یک نفر با موهای کوتاه و باز و یک پیراهن حریر در انعکاس نور های زرد برقصد و من عکس بگیرم. آدم هایی ک میتونستن این کارو برام بکنن آدم های مزخرفی بودن و من دلم نمیخاست برای خلق کردن همچین عکسی بهشون رو بزنم و تنها عادم های مناسب و موجود چند تا دختر بچه بودن ک داشتن باهم بازی میکردن! ب زور و خواهش دوتاشونو اوردم و گفتم ازینجا بدوید ب اون طرف. دویدن اونها همانا و خلق چیزی ک دوستش داشتم همانا:)
از
به نام خدای مهربون
3 بهمن 98
همراه با چالش اولین ویدئو 
چی بگم...چه جوری بگم...کجا باشم و بگم...از کی کمک بگیرم....
سوالاتی که تراوش میشد از ذهنم و اجازه نمیداد محتوا تراوش بشه
 
بالاخره به خواست خدا محتوا تو راه رفتن به دفتر جور شدو
محل اجرا تو راه پله های دفتر یه جای ساکتو پریمیوم
 
و اما نحوه ی گفتن...تن صدا...هیجان...تاثیر گذاری...جذب نظر مخاطب ...خاص بودن و...
چیزایی بودن که داشتن اذیتم میکردن
همیشه اول هر کاری سخت ترین قسمت اون کاره
نقل موشکست ک 80 درصد
چون احتمال می‌دادم که به این پست توجه نشود، اینجا دوباره شما را به آن ارجاع می‌دهم.
و این که عاجزانه یک تقاضا دارم. اگر وبلاگ مرا نمیخوانید لطفا دنبال نکنید! بله؛ تنها در صورتی دنبال کنید که خواننده مطالب هستید.
دوستانی که وبلاگ را می‌خوانند هم لطفی کنند و ذیل همین پست اعلان حضور کنند، تا بدانم برای چه کسانی می‌نویسم.
شاید شما هم دوست داشته باشید تعداد وبلاگ هایی که شما رو دنبال می کنن و تعداد وبلاگ هایی که شما اون ها رو دنبال می کنید به شکل متفاوتی یا بهتره بگم مثل اینستاگرام نمایش بدید . امروز با این آموزش در خدمت شما هستم .
نمونه اعمال شده رو در عکس مقابل می تونید ببینید .
در نظر داشته باشید که برای بهره مند شدن از این امکان ، قسمت خلاصه آماری که در قالبتون هست کار نخواهد کرد ..
 
ادامه مطلب
چرا ما اینقدر دنبال داشته های دیگران هستیم و همیشه قصه نداشتهامون رو میخوریم ولی نمیدونم چرا بفکر نعمتهای که خدا به ما داده رو نمی کنیم
خیلی ها چیزها رو  داریم که بقیه ندارن . پس چرا به این ها فکر نمی کنیم چرا شکر نعمت های رو که داریم رو نمی کنیم
 
یکی ماشین داره ولی باز یکی رو میبینه ماشین مدل بالا داره آن هم همش قصه میخوره کاش منم یک همچین ماشینی داشتم
آن هم که این ماشین رو داره وضعش خوبه سلامتی این رو میبینه میگه کاش اینو نداشتم سالم بودم
ببی
بعد از چند ماه، بالاخره اومدم و یه چرخی توی وبلاگا زدمخیلیا رفته بودن خیلیا بودن خیلیا هم در حال تصمیم گیری برای رفتن بودنخیلیا هم زیر اب بودن و به ظاهر خبری ازشون نبود دوست داشتم یه پست بنویسم و منتشر کنم، رفتم دیدم یه پست نیمه تموم توی پیش نویسام دارم اومدم کاملش کنم که دیدیم حالشو ندارم احتماا فردا منتشرش کنم تاریخ نوشتنش 27 فروردینه :|
سلام
آیا میشه گفت پسری که به تازگی پیج های تخصصی آموزش مسائل زناشویی رو دنبال میکنه به طور هدفمند قصد ازدواج داره یا نه دلیل نمیشه؟، آخه برادرم قبلا پیج های این طوری دنبال میکرد اما تخصصی و آموزشی نبودن و فقط یه سری پیج هایی بودن که ممکنه هر پسر یا دختری صرفا به خاطر کنجکاویش دنبال کنه،(پیج ناجور نه. پیج های مسائل زناشویی اما الکی و مسخره و جک و اینجور چیزها که کنجکاوی پسر و دخترها رو تحریک میکنه). 
ولی الان حدود پنج ماهه مرتب که چکش میکنم میبی
آخرین روز سفرم تو رشت بود .
میدونستم اونروز قراره بارون بیاد چون شب قبلش هواشناسی رو چک کرده بودم
تصمیم گرفتم خونه بمونم که اگه بارون گرفت برم تو بالکن و بوش کنم و
صداش رو وقتی میخوره به برگ درختا بشنوم
خواب بودم که شروع به باریدن کرد، شدیدتر از چیزی که هواشناسی گفته بود!
با صداش چشام مثل برق زده ها باز شد
پریدم تو بالکن بلکه بوش آرومم کنه
به یه لیوان یزرگ چایی و سیگاری که دودش با بخار چای یکی میشد لش کردم تو بالکن
از این بالا آدمارو میدیدم که ه
کانال ما در سروش #مثبت_دیدن ➕ ツ  یاد بگیرید محکم بودن را،قوی بودن را،کوه و سنگ بودن را،لازمتان می‌شود برای وقت‌هایی که آدم‌های زندگیتان دستشان می‌رود روی نقطه ضعفتان و دلتان را بند می‌کنند به نبودنشان...یاد بگیرید که هیچ جای زندگی ‌جواب محبت‌هایتان چیزی نمی‌شود که شما می‌خواهید...از من به شما نصیحت! قوی بودن را یاد بگیرید برای تمام روزهایی که قرار است تنتان بلرزد از آدم‌هایی که قلبتان می‌لرزانند..
چون احتمال می‌دادم که به این پست توجه نشود، اینجا دوباره شما را به آن ارجاع می‌دهم.
و این که عاجزانه یک تقاضا دارم. اگر وبلاگ مرا نمیخوانید لطفا دنبال نکنید! بله؛ تنها در صورتی دنبال کنید که خواننده مطالب هستید.
دوستانی که وبلاگ را می‌خوانند هم لطفی کنند و ذیل همین پست اعلان حضور کنند، تا بدانم برای چه کسانی می‌نویسم.
داروی ژلوفن مسکن ژله ای شکل بوده و تنها تفاوت آن با ایبوپروفن ژله ای بودن آن است. هر دوی این داروها مسکن های ضدالتهابی غیراستروئیدی هستند و از نظر ظاهر متفاوت اند. مهم ترین عملکرد داروی ژلوفن دردزدا بودن آن است و از طریق عملکرد محیطی که کاهش فعالیت پروستاگالاندین (واسطه های شیمیایی مشابه کلسترول که در واکنش به بیماری ترشح می شود) و احتمال جلوگیری از ترکیب یا عمل سایر مواد را به دنبال دارد،گیرنده های درد را نسبت به محرک های مکانیکی یا شیمیایی
دوستی پرسید احساس خوشبختی میکنید؟ راستش در ذهنم خیلی چیزها تداعی شد، دنبال جوابی گشتم که باید بدهم. دنبال آن که واقعا احساس خوشبختی میکنم؟ واقعا نهر زندگیم آنقدر جاریست که از صدای گذارش روی سنگ ها لذت ببرم... میدانی؟ خوشبختی خیلی حس مقطعیست از دید من. آنقدری که نتوانی به این سوال جواب قطعی بدهی. احساسات آدم در هر حالی در حال تغییر است و آدمی در هر مقطعی از زندگیش یک عالمه آرزو دارد که به هردلیلی هنوز به آن ها نرسیده است تا خودش را خوشبخت خطاب ک
مرز بین یه سری چیزا خیلی باریک هست. 
یه سری چیزها رو با دقت زیاد میشه از یه سری چیزا تمییز داد و ولاغیر. شاید هم کلا جواب قطعی ندارن این چیزا.
مرز بین با سیاست بودن٬ رند بودن٬ محاسبه گر بودن در عین حال معصوم بودن و تو دنیای سیاهِ خاله زنک ها وارد نشدن...
ادامه مطلب
پاره شدن تسمه پروانه یا شل بودن آن. 
 کمی آب رادیاتور. 
کثیف بودن رادیاتور و گرفتگی شیارهای آن. 
کار نکردن واتر پمپ (پمپ آب) 
خراب بودن ترموستات. 
نامیزانی دلکو. 
 نامیزانی باد لاستیک. 
تازه تعمیر بودن موتور یا نو بودن موتور. 
 بار زیاد. 
استفاده زیاد از دنده های سنگین. 
سربالائی زیاد. 
نامیزانی سوپاپها. 
عدم تنظیم فاصله پلاتین. 
شکستن پره های پروانه. 
کثیف بودن فیلتر هواکش کاربراتور 
خرابی درب رادیاتور 
سوراخ بودن رادیاتور 
سفت بودن یا کار
الان خیلیا هستن تو اینستا هم میبینمشون در به در دنبال اون پسرین که به خیال خودشون لگد زده به پهلوی دختر چادریه
خب مومن یه ذره چشاتو واکن ببین جفت پاهای پسره رو زمینه و رنگ شلواری که داره لگد میزنه با رنگ شلوار پسره فرق داره بعد تگ بزن مغیره زمانت را بشناس و جایزه بزار برا هرکسی که اون پسره رو بهت معرفی کنه :/
سلام دوستان عزیزم
در این وبلاگ قصد معرفی کالای ایرانی و باکیفیت را داریم همه دست به دست هم بدیم و از تولیدات باکیفیت ملی حمایت کنیم
بنظر من واسه یه خرید خوب باید کیفیت محصول در درجه اول واسمون اهمیت داشته باشه نظر شما چیه ؟
خیلی از محصولات بهداشتی موجود در بازار به سلامتی اسیب میزنن پس سعی کنیم دنبال فرصتهای مناسب برای خرید باشیم
به شما پیشنهاد میدم برای یکبار امتحان کنید و اونوقته که میتونید کیفیت رو مقایسه کنید و تصمیم بگیرید
تنوع محصو
 
 
 
 
 
 
 
 
سلام دوستای گلم
خوبید؟ خوشید؟ در چه حالید؟
امروز داشتم متن هایی که قبلا توی وبلاگ پست کرده بودم رو میخوندم و متوجه اون حجم عظیمی از ناامیدی و دپرسی در نوشته هام شدم و با خودم گفتم که حالم اون موقع ها چقدر بد بوده:(
افسردگی خیلی بده. خیلی بد! جوری که بجای خوب شدن، روز به روز بدتر میشه حالت. هیچ کاری هم نمیتونه حالت رو خوب کنه. نه بیرون رفتن های مکرر، نه دورهمی های دوستانه، نه دردودل کردن با کسی! که نه حالت رو خوب میکنه و نه باعث میشه ا
در صورتی که در بعضی برنامه ها اعداد با وجود فارسی بودن ولی به صورت انگلیسی نمایش داده می شوند برای حل این مشکل ابتدا از Control Panel تنظیمات Regional and Language Option را پیدا کرده و بر اساس تصاویر زیر تغییرات را دنبال و اعمال کنید...
ادامه مطلب
روز به روز حالم بهتر میشه و وقتی دارم کار میکنم، به شدت امید دارم.
تمام زندگیم دنبال هدف بودم، از بیهوده بودن بیزار بودم و مدتها افسرده بودم و داشتم فرسوده میشدم... حالا اما هر روز مطمئن تر میشم که چیزی رو که میخواستم پیدا کردم بالأخره.
هر لحظه کار کردن برام شده لذت، امید، انگیزه، اشتیاق، علاقه...
بعد ازین
کلا فقط یه بار خانواده م میان اینجا که این کشور رو هم دیده باشن، بعد دیگه میرم.
کلا میرم ازین کشور!
آخر هفته گذشته داشتم یه چیزی رو توضیح میدادم برای دوستم
(دوستم کاناداییه ولی وایت نیست)
گفتم زندگی کاناداییا، وایت غیروایت خودت! شبیه بچه پولدارای ایرانه.
پرسید چطوری؟
گفتم فکرش رو بکن
از بچگی اون رفاهی که میخواستن دریافت کردن
نیازی نبوده همه ش دنبال دو دو تا 4 تا باشن همه ش به قناعت فکر کنن همه ش به گرفتن این مدرک اون مدرک فکر کنن به کار
مدتی پیش که پویش درخواست توسعه خدمات بیان راه افتاده بودید ، دیدم که خیلی ها بر این نکته تاکید داشتن امکان دنبال کننده مخفی غیر فعال بشه ، من خودم هیچ کس رو بصورت مخفی دنبال نمی کنم ولی لازم دونستم نکاتی رو عرض کنم !
ورود به وبلاگ که تنها از طریق فهرست دنبال کنندگان نیست ، شما اگر وبلاگی رو بصورت مخفی هم دنبال نکنی از طریق نوار آدرس مرورگر خیلی راحت می تونی لینکش رو تایپ کنی و یه اینتر ناقابل بزنی و مطالب رو ببینی !
پس اگر قراره احساسی باشه که ا
ما کار میکنیم به عشق اون چایی و کیکی که وسط روز میخوریم. به عشق حرفایی که وسط کار باهم میزنیم و غش غش میخندیم. به عشق اون ده دقیقه ای که من زودتر میرم دنبال دلسا در مهد تا با دوستم که اتاقش همونجاست حرف بزنم و همه چیو از زمان چایی خوردنمون تا اون موقع که ندیدمش براش تعریف کنم. حالا اما نفر سوم که اتاقش کنار مهد ۱۰ روزه رفته مرخصی و نیست. چایی خوردنامون به جای ۳ نفره شده ۲ نفره‌. حالا نفر دوم که هم اتاقی منم هست در گیر و دار جدایی از همسرشه و ۱ هفته
1- جاذبه های بی نظیر امام راحل:
✅ ناکامی دشمنان در کم رنگ کردن یاد و نام امام در طول سالها✅ ماندگاری روز قدس بعد از چهل سال آن هم به وسیله توده های مردم✅ حضور اجتماعات عظیم مردمی در مراسم ارتحال بعد از ۳۰ سال
2- سرّ جاذبه امام راحل:
✅ حکیم و باتدبیر بودن امام✅ شجاع و مجاهد بودن امام ✅ پارسا و پرهیزکار بودن امام✅ ظلم ستیز و حامی مظلومان بودن ✅ عدالتخواهی و صادق بودن
هر کس با این خصوصیات باشد دلها به اوجذب میشود این وعده خداست
ادامه مطلب
زن بودن شگفت انگیزترین وجه بودن است،خوب که نگاه مى کنم مى بینمخنده یعنى زن، گریه یعنى زن،خیال یعنى زن، خط و خال یعنى زن،پرنده یعنى زن، قمار یعنى زن،برنده یعنى زن، بهار یعنى زن،شروع یعنى زن، تبار یعنى زن،نگار یعنى زن، شکار یعنى زن،ستاره یعنى زن، سه تار یعنى زن،پنجره یعنى زن، غبار یعنى زن ومرد یعنى زن...همین که عطر خوش زن از مشام شعر رد مى شودتمام هستى شعر مى شود زن، مى شود من.در جهانى که بر مبناى زن بودن شکل گرفتههر روز، روز زن است.روزتان مبارک
فصل پاییز با همه ی رنگارنگی خود گذشت وجای خود را به زمستان داد جشن شب یلدا روز چهارشنبه مورخ 97/9/28در این آموزشگاه باحضور دانش آموزان ومعلمان برگزار گردید که اهدافی را به دنبال داشت از جمله زنده نگاه داشتن آداب ورسوم ملی وکهن شهر ووطن خود ،صله ارحام واحترام به بزرگترها به خصوص پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها وخوش بودن در کنار خانواده                                                                                                                                            

اگر به دنبال شریک ازدواج هستید
   
 
نامناسب بودن همه ی مردها آشکار نیست. ممکن است زنی با مردی آشنا شود و قبل از اینکه بفهمد این مرد مناسب او نیست، به او علاقه مند شده و وابسته اش گردد.اگر هنوز در سنین بیست سالگی هستید و نمی توانید از برخورد و آشنایی با مردانی که در این مقاله برایتان معرفی می کنیم، مقاومت کنید، چندان اشکالی ندارد، روابط شما برای کسب تجربه چندان هم بد نیست.
ادامه مطلب
 ما آدم ها به جای آنکه زندگی کنیم و باشیم فقط در حال جمع کردن و " داشتن " هستیم . ما به پدیده ها به چشم مایملک نگاه می کنیم و به آنها چنگ می زنیم تا پیش خودمان نگه داریمشان . ما به جای آنکه دنبال دانستن باشیم ، دنبال جمع کردن اطلاعات هستیم. به جای آنکه از پول لذت ببریم ، دنبال ذخیره کردن برای آینده هستیم، به جای آنکه به بچه هایمان فرصت حضور و زندگی کردن بدهیم ، سعی می کنیم مثل یک دارایی آنها را داشته باشیم،


ادامه مطلب
پارسال این‌موقع بعد از فرار از گشت، ولیعصر رو از تجریش به سمت چهارراه پیاده می‌رفتیم و متعجب از خلوتیش راحت حرف می‌زدیم و می‌خندیدیم. بین بساط دست فروشا دنبال خرت و پرت می‌گشتیم و هرچیزی پیدا می‌کردیم جز اونی که می‌خواستیم. از خنده ریسه می‌رفتیم و با دست‌فروشا هم‌صحیت می‌شدیم. بهشون خسته نباشید و تبریک عید می‌گفتیم و از وسایلشون تعریف می‌کردیم. خنده به لب کلی آدم آوردیم و همین یک دنیا برامون ارزش داشت.ساعت دو گرسنه و خسته از اینور
پارسال اینموقع بعد از فرار از گشت ولیعصر رو از تجریش به سمت چهارراه پیاده می‌رفتیم و متعجب از خلوتیش راحت حرف می‌زدیم و می‌خندیدیم. بین بساط دست فروشا دنبال خرت و پرت می‌گشتیم و هرچیزی پیدا می‌کردیم جز اونی که می‌خواستیم. از خنده ریسه می‌رفتیم و با دست‌فروشا هم‌صحیت می‌شدیم. بهشون خسته نباشید و تبریک عید می‌گفتیم و از وسایلشون تعریف می‌کردیم. خنده به لب کلی آدم آوردیم و همین یک دنیا برامون ارزش داشت.ساعت دو گرسنه و خسته از اینور به
بی پناه شدم که دوباره سراز وبلاگم دراوردم
 
توخونه ی خودم غریبم
 
تو خونه ی خودم اختیار بچه م رو ندارم
 
یک کلمه حرف بزنم تز سمت همسر متهم میشم به نامهربون بودن
 
به بد بودن
 
دلم یه گوش میخواد که باهاش حرف بزنم بدپن اینکه قضاوت بشم
 
بدون اینکه دنبال مقصر بگردن
 
بدون اینکه بهم بگن تو فقط باید از اون خونه بری
 
دلم گریه میخواد
 
دلم دادکشیدن میخواد
 
حتی گاهی دلم میخواد بزارم برم، برم و به هیچکی نگم کجام
 
میدونم نیاز به مشاور دارم
 
ولی امکان ر
علت کشدار بودن خون پریود چیست؟
کشدار بودن خون پریود اگر در اوایل قاعدگی باشد که خونریزی سنگین است طبیعی بوده و نیاز به درمان ندارد. در صورتی‌که کشدار بودن خون قاعدگی تا انتهای دوره ادامه داشته باشد، باید برای تشخیص علت به پزشک مراجعه کرد.

 
ستاره | سرویس سلامت - در خانم‌هایی که به دوران بلوغ رسیده‌اند، رحم در هر ماه سعی می‌کند با ضخیم کردن دیواره‌های داخلی خود برای بارداری آماده شود. در صورتی که بارداری رخ ندهد این لایه تخریب شده و فرد پ
همه‌ی سال‌های درس خواندن، ما را با توهم شاگرد اول بودن یا آرزوی رسیدن به‌اش بزرگ می‌کنند، این که بین شاگرد اول و آخر تفاوتی هست، بین بیست و ۱۹.۷۵... سال‌ها بعد وقتی یک جامعه با کمال‌گرایی منفی و ocpd و هزار جور تله نقص و شرم و طردشدگی و رهاشدگی و "من به اندازه‌ی کافی خوب نیستم" تحویل گرفتیم، تازه می‌گردیم دنبال راه حل...
انگار وقتی سندروم شاگرد اول بودن داری، مهاجرت و زندگی در جایی خارج از دایره امن (حیطه‌ی چیرگی‌ها و مهارت‌ها) برای تو درست
"شمس تبریزی گوید: اگر سخنی را شنیدید و به دلتان نشست، بدانید که آن سخن حق است و به دنبال آن بروید، پس بر این باور باشیم که: متبرکند انسان های اندک شماری که پیوسته در روح دیگران جاری هستند و آدمی را از روزمرگی به روز سبزی می برند. - شمس تبریزی
تو دو تن هستی، یکی بیدار در ظلمت و دیگری، خفته در نور!  یادمان نرود، در دفتر دیکته فردایمان بنویسیم: باید انسان بودن، پاک بودن ،مسئول بودن و در اندیشه سرنوشت دیگران بودن وظیفه نباشد، بلکه صفت آدمی باشد!"
برگ
بسم الله الرحمن الرحیم
 چند روزی بود که از شدت کلافگی دنبال یک جفت گوش شنوا بودم...که فقطططط بشنود...یاد فرشته افتادم، بین همه ی دوستانم او به صمیمیت و اجتماعی بودن معروف بود.
یک روز عصر باهاش تماس گرفتم و قرار گذاشتم که به دیدنش بروم...مشغول کارهای خانه اش بود و هرازگاهے انگار یکهو متوجه من میشد که داشتم براش حرف میزدم، با دستپاچگی میگفت:
ادامه مطلب
به دنبال پژواک صدای تو در این جنگل تاریک که با هر دو قدم سکندری میخورم و نقش بر زمین میشوم و کف دست‌ها و زانوانم خراشیده شده و سرم سنگین است و چشم‌هایم بلااستفاده‌اند و گوش‌هایم زنگ می‌زنند، میگردم. لب‌های خشکیده‌ام چرا صدای شر شر آب را نمیشنوند؟ نور خیره کننده‌ای را که از مشرق می‌تابد چرا نادیده میگیرم؟ کر و کور و دگم‌ام به دنبال مهر تو.
سال خوبی نبود برامون. عزیزان بی‌گناهمون را به دلایل مختلف، منطقی و غیرمنطقی، عمدی یا سهوی از دست دادیم. اما میدونی، آخرش هیچی باعث نمیشه آدم امید نداشته باشه. امید به یه سال بهتر. سالی که بیشتر لبخند رو لبمون باشه. سالی که نخوایم هر روز توی خبرها دنبال این بگردیم که تعداد مبتلایان کرونا چند نفر بوده، چند نفر توی هواپیما بودن، سیل چند نفرو کشته و...
 یادمه روز اول که میخواستم وبلاگ درست کنم، چند سایت رو چک کردم برای ساختن وبلاگ. داشت حالم از و
هیچی خوشحالم نمیکنه ٬ بودن توی این دنیا اصلا هیچ جذابیتی برام نداره ! من تموم پل های پشت سرمو خراب کردم و حالا موندم وسط یه پرتگاه عمیق که هر طرفی برم ٬ میمیرم ! هیچی رو نمیتونم نه تغییر بدم نه هیچی ! آینده برام مبهمه ٬ حقیقتا خیلی در عذابم و روزها به سختی میگذره ٬ به مرگ فکر میکنم ؟ هر روز و هر روز و هر روز ! چیزی برای تغییر وجود نداره٬ یا اگه داره من نمیتونم ٬ همیشه همین بوده ! می‌دونی این روزا رو با چشم میدیدم :) ولی تلاشی برای تغییرش ندادم ! همه چ
علم اگر با فرهنگ و مشی فکریِ درست همراه نباشد، خطرناک خواهد شد. برای همین معتقدیم در مجموعه‌های نخبگانی، «دین» و «ملیت» باید بجد دنبال شود. ما باید #ایرانی_زندگی_کنیم و #ایرانی_فکر_کنیم و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را در زمینه‌ی علم هم دنبال کنیم. ۹۸/۷/۱۷-رهبر انقلاب اسلامی
واقعیت اینه که بودن با مح و عشق اون سیرابم نمی‌کنه، چیزی شبیه میم ه، با محبته اما تو دنیای من نیست تو دنیای خودشه و دلخوش به این که من رو داره و شاید حتی نداشتن منم براش مهم نباشه و راحت کنار بیاد، همونجور که درمورد میم فکر می‌کنم. باید بی توجهی کنم و ببینم چیجوره! اما ح خیلی خوبه.. با محبت مهربون و غنی.. میم هم که خب بخ صرافت افتاده دوست پسر پیدا کنه و اینکه منم دارم کنار میام تا آزاد شم.. حس می‌کنم ما بیشتر رفیق خوب و پارتنر خوبی هستیم تا زن و شو
یکی بود یکی نبود
و شروع مشکلات از همان بودن بود
بودن یا نبودن مسأله ای نیست
مسأله در بودن است
وقتی بود بودی
مسأله ات چرا بودن است
چگونه بودن
و مشکلات ات شروع میشود با دیگر بود ها
نگران بی انصافی میشوی
نگران مظلوم واقع شدن
نگران دیده نشدن
نگران ندانستن
نگران نادان خوانده شدن
و اگر بودی مسلماً آزاد نخواهی بود
اگر بودی به ناچار باید حرکت کنی
و باید بسازی
و ساختن و ایجاد کردن بدون ساخته شدن و ایجاد شدن معنی ندارد
ذات نایافته از هستی بخش که تواند
سلام
من در آستانه 33 سالگی هستم، اما استرس و دلشوره دارم، کاش این سه ماه نگذره، کاش زمان همین جا متوقف بشه. 
دلم نمیخواد 33 ساله م بشه یا این وضعیت!، حس میکنم هیچی ندارم!، حس میکنم در یک قدمی  35 و 40 ام. سنی که  میترسیدم از تنهاییش، یک دختر عمه 39 ساله مجرد دارم، حس میکنم آینده ام میشه مثل اون! سال ها اون قدر سریع گذشت که خودم هم نفهمیدم!، خدایا  مگر من چقدر تا 39 و مثل دختر عمه شدن فاصله دارم!
در همه این سال ها  ولی وقتی موردی برای ازدواح نبود، منم بقی
️خودتان باشید
نه بگردید دنبال جدیدترین کفش بازارنـه برای پیدا کردن مدل مویی که مـُد باشد از خوابتان بزنید.
نـه خروارهای پول بی زبان برای اندکی بیشتر در چشم آمدن خرج کنید!جای این کــارها؛یک سفر خوب بروید.تنها یا با دوستانتان سفر بروید.نه اینکه بشود مایه ی فخرفروشی به فلانی که تا ۱۰ کیلومـتر آن طرفتر خانه اش رفته است.
کارهایی را انجام دهید که همیشه دوست داشتید انجام بدهید ولی نشده بود.وقتش را نداشتید پولش را حتی حس و حالش را...یک زبان جدید یا
دیروز غروب پارک بودم. دو تا گربه مقابل هم ایستاده بودن و برای هم غر غر می کردن. بعد کم کم حالت درگیری شد. پیشونی هاشون رو چسبونده بودن به هم و حالت دعوا گرفته بودن . چند دقیقه همین مدلی بودن و هی غرش ریز می رفتن. بعد یکیشون نشست. اون یکی هم نشست کنارش. یکیشون روبرو رو نگاه می کرد و اون یکی یه سمت دیگه رو. انگاری قهر بودن.
خیلی ناز و دوست داشتنی هستن گربه ها.
داشتم به همراهم می گفتم من گربه خیلی دوس دارم و از این حرفا و کلی برای همین اتفاق ساده ای که اف
دفتر اداری در غرب تهرانیکی از مهم‌ترین تفاوت های شرق و غرب تهران به علاوه ی قدمت آن‌ها ، صنعتی بودن غرب تهران است. اگر به دنبال خرید و فروش املاک صنعتی مانند سوله ، کارگاه ، کارخانه ، دفتر اداری در غرب تهران یا راه اندازی یک کسب و کار جدید هستید ، غرب تهران منطقه ی مناسبی برای شماست .محله‌های شرق تهران قدیمی ‌ترند ، با اینکه در شرق نیز شهرک‌ های جدیدی ساخته‌شده است ولی عمر محله‌های غرب تهران کمتر است.حتی میانگین سنی ساکنین شرق نیز از ساک
خواستگارایی که باهاشون به حرف زدن رسیدم همه از اینکه می خوان یه زندگی معمولی داشته باشن می گفتن 
راستش با خودم فکر می کنم که زندگی معمولی چیه؟ 
و نمی دونم 
همیشه رویام این بود کسی پیدا شه که ناز منو بکشه 
ولی خوب تجربه بهم نشون داد که صرفا در صورتی که برای مرد ارزش داشته باشی نازتو می کشه 
یا باید خیلی ازش کوچیکتر باشی که تو رو بزرگ حساب نکنه 
و یا باید دختر حاجی و دختر پولدار باشی 
و یا باید راحت ازت جواب نگرفته باشه تا براش ارزش داشته باشه 
و
من از نوشتن اسم واقعی ادمها اینجا هیچ ابایی ندارم.
ولی فکر میکنم اوج بی شخصیتی، عجول بودن در حین تصمیم گیری، چیپ بودن، بی عقل بودن، و لاشی بودن من و مشابهات من هست،
که بخوایم برای بالا بردن خودمون، از اسم بقیه استفاده کنیم.
برای اینکه خودت رو بکشی بالا یا نشون بدی که با ادم حسابیا سر و کار داشتی یا با ادمای دروغگو و بدقول و ناحسابی تعامل داشتی، نیازی نیست اونها رو معرفی کنی. همین که خود اون ادمها بخونن و بفهمن کارشون زشت بوده کافیه.
چند وقت است دارم به در دسترس بودن برای آدم‌ها فکر می‌کنم...
در جزئیات زندگی خوب خودش را نشان می‌دهد، کلیات که دیگر جای خود
مثلا فک کن داری شعر می‌خوانی، شعر انقدر مستت کرده باشد که بخواهی برای کسی بخوانی...
دنبال معنی کلمه‌ای می‌گردی، حوصله سرو کله زدن با گوگل هم نداشته باشی...
فشار کاری خسته‌ات کرده باشد، بخواهی غر بزنی، یکدفعه ای و بی‌مقدمه به کسی بگویی تمام شدم
یک خبر خوب برسد بخواهی در لحظه کسی را همراه خودت بکنی
حتی ساده تر از این حرف
کسیکه تورو نخواد اگه تمام آدمهای دنیا هم ولش کنند اگه همه آدمهای دنیا هم ازش سواستفاده کنند اگه همه آدمهای دنیا هم سرش کلاه بذارند و تحقیرش کنند بازهم تورو نمیخواد .
فکر نکن اگه یکی بهش بدی کرد یاد تو میوفته و میگه کاش با اون مهربون بودم نه اون اتفاقا دنبال کسی هست که نمیخوادش دنبال کسی هست که در دسترسش نیست دنبال کسی هست میدونه نمیتونه بدستش بیاره . تو که هر لحظه در دسترسش هستی دلشو میزنی . 
به چند نفر نه گفتم اونا الان چندساله دنبال من هستن د
بازم یه خواب واضح دیدم ...
خواب دیدم چهارتا پسر بودیم تو یه ماشین افتاده بودیم دنبال یه ماشین دیگه، ازمون دزدی کرده بود 
تعقیب و گریز کردیم، ماشینه رفته تو یه بن بست وایساد
گفتیم خب دیگه الان حسابی لت و پارش میکنیم اقا دزده رو 
اومد بیرون، یه پسر نوجوون و دوست دخترش بودن که بار و بندیل سفر رو بسته بودن که برن خارج 
دو تا اسلحه دست پسره بود که همون اول دوتا شلیک کرد که ثابت کنه اسباب بازی نیستن 
بعد من داشتم فرار می کردم... با آرامش خاصی گفت فرار ن
این چند روزه نشستم با خودم حسابی فکر کردم.تصمیم گرفتم یک سال آینده رو تهران بمونم.
شغل مرتبط با رشتم توی پایتخت بهتر پیدا میشه، از قضا یه سایت کاریابی هم رفتم ثبت نام کردم، چند تا عنوان توی شرکت های مختلف پیدا شد. یکیش دقیقا همونی بود که من می خواستم. البته برای اکثرشون رزومه فرستادم.
بیشتر فرصت های شغلی، دنبال افرادی بودن که چند تا نرم افزار رشته مارو بلد باشه. منم تا حدودی این نرم افزارها رو بلدم، ولی خب تا حرفه ای شدن کمی کار داره.
می خوام ای
هر زمان که به دنبال خرید لیزر هستید یا به دنبال یک نشانگر لیزر با کیفیت بالا هستید ، باید چند نکته را در خاطر داشته باشید. این امر به دلیل وجود متغیرها و کلاسهای مختلفی است که در ایجاد هر نشانگر لیزری دخیل است ، که وقتی می خواهید یکی بخرید ، چندین متغیر …The post 3 نکته – لیزرهای ارزان قیمت و نشانگرهای لیزری را بصورت آنلاین خریداری کنید appeared first on باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب.
via باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب https://ift.tt/3d064lT
مشاهده مطلب در کانال
بسم الله 
غبار همدانی بیت شعر محشری دارد که می گوید :
دارم دلی و دارد هر ذره اش هوایی 
چو خرقه ی گدایان هر وصله اش ز جایی 
جمع نمی شویم گاهی، پراکنده می شویم بین هزار خواهش و خواسته و آرزو و بعد دنبال قرار می گردیم . غافل از اینکه خدا که قرار است و سلام است و صلح است یکی است و ما هم به صلح و سلامت نمی رسیم مگر جمع شویم با این یکی . 
جدا بودن و تکه تکه بودن غم می آورد . نگاه می کنی می بینی خودت هم نمی دانی کجایی ، وصل نیستی، زیر پایت محکم نیست . پریشان ا
خوابم انگار...
دم اسانسور منتظر بودم که یه اقای خیلی پیری اومد که معلوم بود دنبال هم صحبته...
گفت من مایکلم....لبخند زدم و گفتم من الهامم...
احتمالا خیلی بهش برخورد که بلد نبودم دست دراز کنم سمتش....
گفت همه عمرم رو توی ای بی ام گذروندم...حالا اومدم که یه مدت کار متفاوت کنم...
عصر قرار بود با دوست ایرانی بریم مسجد...
مسجد در حقیقت یکی از اون خونه قشنگای امریکایی بود که تبدیل شده بود به مسجد...
همه مسن بودن و عمری بود اونجا زندگی میکردن...درین حد که یکی گفت
 هیچ وقت فکر نمیکردم آشنایی جز اونی که خودم میخوام وبم رو بخونه! 
همه 121 نظر رو پاک کردم 
دوستانی که دنبال کننده هستن، میتونن قطع دنبال رو بزنن 
از این به بعد اینجا نخواهم بود
ولی قول بدین دعا کنین برای حال دلم :)
در پناه حق باشین.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها